سری بحثهای پنل
سیاست موسیقی و هنر: هیپ هاپ، گرافیتی، فضاهای عمومی در مقابل خصوصی
سیاست موسیقی و هنر
آیا هنر و موسیقی میتوانند غیرسیاسی باشند؟ آیا هنر و موسیقی غیرسیاسی در زمانهی پاندمیها، جنگها، انقلابها، بحرانهای محیطزیستی، و اما همچنین در زمان صلح، که همهچیز گویی به خوبی پیش میرود، ممکن است؟ آیا هنرمند، موسیقیدان، کیوریتور (نمایشگاهگردان)، یا موسسات هنری موظفند موضع سیاسی بگیرند، یا اینکه نه، معانی و جهتگیریهای سیاسی هر اثر هنری، هر قطعهی موسیقایی یا هر نمایشگاهی ذاتی و درونی آناند؟با نظر به جنبشِ جاری و همچنان ساریِ «زن، زندگی، آزادی» در ایران مسئله بر سر نوعی جابهجاییِ پُردامنه و گسترده، بازتعریفِ بستر و بافتار و واسازی بسیاری از فُرمها، مفاهیم و رویکردهای معمول یا غیرمعمول در هنر و موسیقی است، از روندهای خلق و آفرینش و آمادهسازی گرفته تا نقشی که این هنرها در جامعهی ایران ایفا میکنند، و شیوهی مواجهه و برهمکنش عموم و جامعه با آنها و دریافتشان از آنها. بسیاری از فرمهای هنر و موسیقیِ نهادیشده، صنعتیشده و خصوصیشده حالا بیاستفاده و بیمعنی شدهاند، و بسیاری دیگر از فرمهای هنر و موسیقی عمومی و جمعی مبدل به صداهایِ اصلی، هدایتگر، باقی و بامعنی شدهاند.
هیپ-هاپ، گرافیتی، فضاهای عمومی درمقابل فضاهای خصوصی
در دورهی انقلاب تنها آن دسته از آثار مهم موسیقایی و هنری تولید و مصرف میشوند که به فضای عمومی تعلق دارند. گرافیتی و هیپ-هاپ پیش و بیش از دیگر هنرها در چهار ماهی که از انقلاب ایران میگذرد فرمهای موفق هنر و موسیقی بودهاند. از شعارهای نوشتاری، نقاشی با مضامین انقلابی، شابلون و اسکیز بر دیوارهای شهرها گرفته تا ترانههای هیپ-هاپی که حالوهوای انقلابی را قوت بخشیده و در آن شعلهای میدمند، آثاری که ظرف چند روز میلیونها مخاطب پیدا میکنند.آیا میتوانیم گفت که وقت آن رسیده است که تمامی فرمهای خصوصی، شخصی و نهادیشدهی هنر و موسیقی را نفی کنیم و آنها را بهنفع انقلاب اجتماعی کنیم؟ انقلاب، به معنای برانداختن و سرنگونکردن هر شکلی از قدرتِ مرکزیتیافتهی تئوکراتیک، سرمایهداری یا نادموکراسیهای ایدئولوژیک؟
شرکتکنندگان در نشست:
طارق صدیق (متخصص علوم سیاسی)
نفیر (هنرمند گرافیتی و موسیقیدان)
سِیه اسکای (موسیقیدان، هنرمند هیپ-هاپ)
دورنیکا (موسیقیدان، اجراگر درگ)